یادداشتی از مهدی مسائلی؛

ترویج دهه محسنیه به هر وسیله‌ای

ترویج دهه محسنیه به هر وسیله‌ای

نویسنده کتاب لعن های نامقدس نوشت: عده‌ای برای ترویج افراط‌ در شیعه، کتاب‌های روایی را زیر و رو می‌کنند و بی اعتنا به مستندات تاریخی و سایر روایات در صددند تفکرات خویش را به عنوان نظر شیعه جلوه دهند.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام مهدی مسائلی نویسنده کتاب هایی چون لعن های نامقدس، نهم ربیع؛ جهالت‌ها خسارت‌ها و قمه زنی؛ سنت یا بدعت؟ در صفحه شخصی خود در یکی از شبکه های اجتماعی درباره ترویج دهه محسنیه چنین نوشت:

چند روزی است که عده‌ای به منظور ترویج دهه محسنیه، پیام‌هایی را در بعضی شبکه های اجتماعی و نرم‌افزارهای موبایل، دست به دست می چرخانند. متن این پیام ها نشان از آن دارد که عده‌ای برای ترویج افراط‌گرایی در شیعه، کتاب‌های روایی را زیر و رو می‌کنند و بی اعتنا به مستندات تاریخی و سایر روایات معتبر اهل‌بیت علیهم‌السلام، در صدد هستند تا با پیدا کردن روایتی خاص تفکرات خویش را به عنوان نظر شیعه جلوه دهند. متأسفانه در این پیام‌ها مطالب نامعتبر و موهنی وجود دارد که به تخریب منطق علمی شیعه می‌پردازد و حقایق مستحکم تاریخی و روایی مورد استناد شیعه را تا سطح مخاصمه های لجوجانه مذهبی پایین می‌آورد. از همین رو در ادامه به نکاتی دراین‌باره اشاره می‌کنیم:

در این پیام ها برای ترغیب مردم به عزاداری در این ایام، این موضوع مطرح می‌شود که پیامبر اسلام(ص) به مرگ عادی از دنيا نرفته‌اند بلکه به شهادت رسيده‌اند. اگرچه موضوع شهادت پیامبر اسلام(ص) در برخی از گزارش های تاریخی و روایی آمده است و این گونه بیان شده است که پیامبر اسلام در سال هفتم هجری و در جریان فتح خیبر، توسط زن یهودیه مسموم شدند و اثر این مسمومیت در ایشان باقى ماند تا این‌که در سال یازدهم هجرت بر اثر آن از دنیا رفتند، ولی این عده برای آنکه این موضوع را به مسائل شیعه و سنی ربط دهند و برای فتنه‌گری‌های مذهبی خویش موضوعی جدید دست و پا کنند، روایتی بدون سند و نامعتبر را در یکی از تفاسیر روایی شیعه- به نام تفسیر عیاشی- پیدا کرده اند و با استناد به آن می‌گویند عایشه و حفصه به پیامبر(ص) سم خورانده و آن دوعامل شهادت پیامبر بودند. همان‌گونه که گذشت این روایت علاوه بر آن‌که سند ندارد و به صورت مرسل نقل شده است، منبع اصلی آن نیز منحصر به تفسیر عیاشی است که متأسفانه از این دست اخبار شاذ و موهن در آن کم وجود ندارد، همچنان که همه روایات آن نیز بدون سند می‌باشند.

از طرفی در ادامه نقل این روایت نیز یک تحریف و بی اخلاقی زشت نیز صورت می گیرد، آن گونه که برای محکم کردن این سخن نامعتبر، منابعی از شیعه و اهل‌سنت بر شمرده می‌شود که موضوع شهادت پیامبر را مطرح کرده‌اند، در حالی که مقصود آنها از شهادت پیامبر در این منابع، موضوع مسمومیت ایشان به دست زن یهودیه می‌باشد و آنها به این امر تصریح کرده اند.

پس در هر حال، طبق روایات اهل‌بیت علیهم السلام اگر موضوع شهادت را بپذیریم، عامل آن مسمومیتی بوده است که به آن اشاره کردیم و این موضوع مورد تأکید روایات است. (بحار الأنوار، ج‏۱۷، ص۴۰۶. بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۵۰۳. الخرائج، ج۱، ص۲۷، الخصائص الکبری، ج۲، ص۶۲-۶۵

اما چه می‌توان گفت هنگامی که عده‌ای روایات اهل‌بیت را ابزاری برای اثبات افکار خویش قرار می دهند و با گزینش روایات، تنها به ذکر آن دسته روایاتی می پردازند که مقصود آنها را حاصل می‌کند؟

همچنین این عده در حالی از ایام محسنیه به عنوان ایام هتک حرمت به خانه امیرالمومنین علی(ع)سخن می‌گویند که در هیچ منبعی ایام دقیق آن مشخص نشده است و آنها به صورت تقریبی، آن را چند روز پس از رحلت پیامبر(ص) فرض می‌کنند، در حالی که معلوم نیست این واقعه چند پس روز از رحلت پیامبر اتفاق افتاده است و ممکن است این اتفاق در ایام نهم‌ربیع واقع شده باشد که این عده به شادی و پایکوبی در آن روزها می پردازند!

افزون بر این، اگرچه در میان شیعیان شایع است که رحلت پیامبر(ص) بیست هشتم صفر اتفاق افتاده است اما هیچ روایتی- و لو روایت ضعیف-برای این تاریخ وجود ندارد، در عوض طبق احادیثی از ائمه اطهار تاریخ آن در روز دوم ربیع الاول دانسته شده است. (نگاه کنید به: بحار الأنوار، ج‏۲۲، ص ۵۰۴) همچنین بعضی از علمای شیعه، همچون کلینی، نیز آن را در دوازدهم ربیع‌الاول می‌دانند.
 هرچه هست ایامی که به عنوان ایام محسنیه از آن یاد می‌شود،‌ تنها با گمانه زنی آن هم بر روی احتمالات صورت می‌گیرد! این درحالی است اگر کسی واقعا قصد عزاداری برای حضرت زهرا(س) را دارد، می‌تواند این عزاداری را در ایام فاطمیه که از جهت روایی قابل اثبات است، برگزار کند و ضرورتی بر به وجود آوردن چنین ایامی نیست؛ زیرا تمام روضه‌ها و مصیبت‌های حضرت زهرا(س) در ایام فاطمیه برای شیعه بازگویی می‌شود و کسی نمی‌تواند چنین ادعا کند برای زنده کردن یاد آن مصیبت‌ها، اقدام به برپایی دهه محسنیه می‌کند..

ذکر این نکته نیز در پایان لازم است که متأسفانه در این پیام‌ها، سخنانی به علمای اهل‌سنت در پذیرش هتک حرمت خانه امیرالمؤمنین(ع) نسبت داده می‌شود که به دور از تحریف و گزیده برداری نیست، مثلا از قول شهرستانی صاحب الملل والنحل می‌آورند که وی گفته است: (إن عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتى ألقت الجنین من بطنها، وکان یصیح أحرقوا دارها بمن فیها وما کان فی الدار غیر علی، وفاطمه  و الحسن...) درحالی که شهرستانی این سخن را جز اعتقادات و سخنان «نظام» و برای عیب گرفتن به او آورده است و تصریح می کند این سخن از دروغ‌گویی های اوست، پس نباید چنین سخنی را به شهرستانی نسبت دهیم! متأسفانه این اقدام‌های غیراخلاقی و عوامانه هم اکنون دست‌آویزی برای تعدادی از سایت های وهابیت شده تا تمام استنادات و مطالب مورد ادعای شیعه را بی اعتبار نشان دهند!

کد خبر 2449455

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • تهرانی ۰۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
      0 0
      جناب ؛ تفسیر عیاشی مقدمه ای به قلم علامه طباطبائی دارد و در این مقدمه ارزش این تفسیر بیان شده است و در عین حال از تفاسیر مهم روائی شیعه است و نویسنده اش از بزرگان عالم تشیع بوده است و روایات او از روایات متقن ومعتبر شیعه می باشد نه آن گونه که شما خیال کرده اید از روایات سست است . ضعف سند به معنی ضعف مستند نیست وخیانات و جنایات عایشه و حفصه در قرآن بارها و بارها بیان شده است و یکی اش سوره مبارکه تحریم است که در رد و ردع این دو ناجنس نازل شده و بزرگان مفسرین به این مطلب تصریح کرده اند .
    • تهرانی ۰۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
      0 0
      لازم نیست جنابعالی دل به حال دو زنی بسوزانید که خداوند متعال در قرآن صراحتاً مورد هجوم قرارشان داده است و فخر رازی تصریح می کند که این آیه شریفه تعریض به این دو زن است که : و ضرب الله مثلاً للذین کفروا امرآة نوح و امرآة لوط ... الخ مثل اینکه جنابعالی از خدا بیشتر دلتان به حال این امت می سوزد که آیه مبارکه قرآن در مذمت صریح این دو رانادیده اید و دل بحال این دو زن ناپاک می سوزانید . یادتان رفته است که عایشه چه بلوای عظیمی برای امیر المومنین درست کرد و باب جسارت به امیر المومنین را گشود ؟